بریده‌هایی از رمان هری پاتر و جام آتش 2

نوشته جی کی رولینگ

مودی چشم بابا قوری واقعی سر میز اساتید نشسته بود چشم سحر امیز و پای چوبیش هر دو سرجاشان بودند او بی اندازه عصبی بود و هر بار کسی با او شروع به صحبت میکرد از جا میپرید نزدیک به ده ماه محبوس ماندن در صندوق سحر امیزش حالت تدافعی او را تشدید کرده بود هری پاتر و جام آتش 2 جی کی رولینگ
به هیج وجه از این پیشنهاد خوشش نیامده بود اما در ان شرایط نمی‌توانست این موضوع را به او بگوید بنابر این ناچار بود ساکت بماند و شاهد قول و قرار انها باشد که یکی از روز‌های همان هفته را برای یک مصاحبه ی طولانی در رستوران تعیین میکردند هری پاتر و جام آتش 2 جی کی رولینگ