بریده‌هایی از رمان سر هیدرا

نوشته کارلوس فوئنتس

نیچه راجع به زن‌ها چه می‌گوید؟ می‌گوید مردها از زن‌های عاشق می‌ترسند، چون قادرند دست به هر کاری بزنند و هر چیزی را در راه عشقشان فدا کنند، چون فقط عشقشان برایشان مهم است و سایر چیزها از نظرشان بی‌ارزش. برای همین هم زن خطرناک‌ترین موجود دنیاست. سر هیدرا کارلوس فوئنتس
هراس جهانشمول است، اما عدالت نه. و هر تشکیلات اطلاعاتی، هر قدر هم که بخواهد به آرمان‌های عدالت‌طلبانه‌اش وفادار بماند، در اثر وسایلی که به آن‌ها توسل می‌جوید، که جز عوامل ایجاد هراس نیستند، به فساد و تباهی کشیده می‌شود، و به جای آن‌که در خدمت عدالت قرار گیرد، که هدف و مقصود اولیه‌اش بوده، برده و عامل سرکوب می‌شود. سر هیدرا کارلوس فوئنتس
بدان و مطمئن باش که همیشه در اشتباهی، چون پشت هر کدام از اسم‌های شوریدگی یک واقعیت گنگ و مبهم، سیاسی یا شخصی - مهم نیست کدامش - وجود دارد که کسی نمی‌تواند اسمش را به زبان بیاورد و مجبورت می‌کند به حق یا ناحق - فرقی نمی‌کند کدام - با لباس مبدل عمل چیزی را بپوشانی که جز شوریدگی، تشنگی، رنج، تمنا، عشقی که از نفرت تغذیه می‌کند یا نفرتی که از عشق تغذیه می‌کند نیست. خیال می‌کنی گرفتار ذهنیت شدی؟ نه، داری عینیت را تقویت می‌کنی؛ درست مثل رمان، که آخرسرش کلمات وارونه‌ی چیزی را که می‌خواهند می‌رسانند. سر هیدرا کارلوس فوئنتس
خاورمیانه جغرافیای شورانگیزی است. کافی است پایت به آن برسد تا در شوریدگی‌ها و حتی خشونتش سهیم شوی. اما خشونت غربِ متجدد با انواع دیگر خشونت فرق می‌کند، چون خودانگیخته نیست. بلکه دقیقا برنامه ریزی شده است. استعمار غرب این خشونت را به خاورمیانه کشاند و پروژه صهیونیستی ادامه‌اش داد. خشونت‌های فلسطینی‌ها چیز دیگری است: یک شوریدگی. و شوریدگی آتشی است که در جا شعله می‌کشد و درجا خاموش می‌شود؛ طرح نیست، بلکه تجربه‌ای است آنی که باید زندگی‌اش کرد، و پیوندش با دین و تمام پیامدهایش جدایی‌ناپذیر است. در عوض، صهیونیسم یک برنامه است که الزاماً از دین جدا می‌شود تا با طرح غیردینی غرب، که در خشونتش سهیم است، سازگاری پیدا کند. سر هیدرا کارلوس فوئنتس
رسیدن به آستانه‌ی جنگ یک شوک ضروری است برای این‌که صلح مسلح پانزده یا بیست سال دیگر دوام پیدا کند، به قدر یک نسل. خطر واقعی موقعی است که صلح، در اثر فقدان بحران‌های ادواری که به او زندگی تازه می‌بخشند دچار پوسیدگی شود. آن‌وقت است که قدم به قلمرو قضا و قدر، سردرگمی و تصادف می‌گذاریم. بحرانی که درست آماده شده باشد انعطاف‌پذیر است و می‌شود به دلخواه تغییرش داد. سر هیدرا کارلوس فوئنتس