آه که اگر فقط این دوری اجباری از تو نبود، اگر فقط تو را در کنار خود داشتم، می‌توانستم بگویم که آرام‌ترین، شادترین و امیدوارترین روزهای عمرم را می‌گذرانم: درست است که برای رسیدن به تو آرام و قرار ندارم، اما با همین اقامت چند روزه در این ده دورافتادهٔ ساکت، اعصابم چنان آرام شده است، آن قدر به زندگی خوش‌بین شده‌ام، آن قدر خوشحال و سر حال و تازه‌نفس شده‌ام که، انگار دوباره به دنیا آمده‌ام… آه که اگر فقط تو در کنار من بودی!