مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستان غبار آلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
روزی از این تلخ و شیرین روزها
روز پوچی همچو روزان دگر
سایه ای ز امروزها ، دیروزها
دیدگانم همچو دالان های تار
گونه هایم همچو مرمر های سرد
ناگهان خوابی مرا خواهد ربود
من تهی خواهم شد از فریاد درد
خاک می‌خواند مرا هر دم به خویش می‌رسند از ره که در خاکم نهند
۳ نفر این نقل‌قول را دوست داشتند
pania
‫۶ سال و ۷ ماه قبل، سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۵۷
atena1987
‫۶ سال و ۷ ماه قبل، پنج شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۲۸
Ali
‫۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۰