ازش پرسیدم هیچ می‌داند فیلم‌ها تازه از کی شروع می‌شوند ؟
پرسید: از کی ؟
گفتم: از وقتی زنا پاشون به قصه باز می‌شه. تا پیش از اون هر اتفاقی هم که بیفته ارزش دراماتیک نداره. در واقع می‌تونی فکر کنی اصلا اتفاق نیفتاده. زنا اِ ن قدر موجودات با ارزشی اند.
خندید. گفتم: دارم جدی می‌گم. هیچ فیلمی دیدی که فیلم باشه اما یه زن تو مرکز توطئه هاش نباشه. هیچ اختلافی رو سراغ داری که سر زنا نباشه؟ هیچ درگیری یی هس که به اونا مربوط نباشه؟ هیچ تنشی هس که یک سرش زنا نباشن ؟ حتی رونده شدن مون از بهشت ؛بازم باعث و بانیش یه زن بود.
گفت: هی… خیلی داری تند می‌ری
گفتم: از کوره که در می‌رم این طوری ام… باید یه گیری به یکی بدم. حالا منطقی نباشه