انگار پیش‌تر این اسم را شنیده بودم و بعد در دوزخ خاطراتم سوخته بود. درست مثلِ کسانی که با ولع، غبارِ خاطراتشان را می‌روبند تا تصویری دور و محال را بیرون بکشند نشستم و تمام خاطراتم را کاویدم. آن اسم مرا یاد چیزی می‌انداخت که نمی‌دانستم چیست.