شعر

زاده اضطراب جهان کتاب گویا

با صدای: نصرالله مدقالچی شاعرانی که نمونه‌هایی از شعرشان در این دفتر گرد آمده است. همه از نوآوران بنام سرزمین‌های خویش‌اند. در اروپا شهره‌اند و چهره‌های متشخصی در گونه‌هایی از شعر جهان‌اند. شعرشان به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است. بعضی برنده جایزه نوبل شده‌اند. به بعضی نیز جایزه‌های فرهنگی، ملی و بین‌المللی دیگری اهدا شده است. گوش دادن به کتاب سخنگو برای زندگی پرمشغله‌ امروز یک ضرورت است. زمان رفت و آمد به محل کار، هنگام رانندگی، قدم زدن، در جمع خانوادگی حین انجام کارهای روزمره، پیش از خواب و... کتاب بشنوید. مدت: 50 دقیقه 27 ثانیه قالب‌بندی: mp3

رها فیلم
2785002041142
۱۳۹۶
۰ صفحه
۹۲ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا)
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا) فکش توی گلویش بود، لب دندان‌های بالایی‌اش نمانده بود. یک چشمش بسته بود. چشم دیگرش سوراخی مثل ستاره داشت. ابروهایش به ظرافت قوس ابروی زنانه می‌مانست. بینی‌اش آسیب ندیده بود. مختصر اشکی دم لاله‌ی یک گوشش به چشم می خورد. موهای مشکی‌اش به عقب شانه شده بود. پیشانی‌اش چروک مختصری داشت، ناخن‌هایش مرتب بود. بر پوست گونه‌ی چپش جای سه ...
شاهدی برای مرگ (مجموعه داستان‌های پلیسی)
شاهدی برای مرگ (مجموعه داستان‌های پلیسی) داستان‌های این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شده‌اند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهره‌آور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین می‌باشند، آشنا می‌کند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شده‌اند.
داستان‌های کوتاه از نویسندگان اسلاو
داستان‌های کوتاه از نویسندگان اسلاو در این کتاب داستان‌هایی از نویسندگان روسیه، اوکراین، چک، بلغارستان و لهستان گردآوری شده است. برخی از این نویسندگان در ایران شناخته شده هستند و نام برخی دیگر ناآشناست. بیشتر داستان‌ها به زبان طنز هستند و مضمون‌های نیرومند در آن‌ها به چشم می‌خورد. با وجود آنکه نویسندگان این آثار پیشینه‌های تاریخی و فرهنگی مشترک میان اقوام اسلاو را دارا هستند، ...
100 (100 داستان کوتاه از آثار منتخب بزرگترین نویسندگان جهان به همراه جملاتی از مشاهیر)
100 (100 داستان کوتاه از آثار منتخب بزرگترین نویسندگان جهان به همراه جملاتی از مشاهیر) روزی روزگاری، مردی در باغش چندین درخت انار داشت و سال‌ها به هنگام پاییز انارهایش را در سینی‌های نقره‌ای، بیرون باغش می‌گذاشت و بر سینی‌ها علامت‌هایی گذاشته بود که رویشان نوشته بود: یکی بردارید، نوش جانتان. اما مردم می‌گذشتند و هیچ‌کس از میوه‌ها بر نمی‌داشت! مرد فکری کرد و سال بعد هنگام پاییز دیگر انارها را بر سینی‌های نقره نگذاشت، اما ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها