هیچوقت عکسی از پدرم ندیدهام که مربوط به قبل از عضویت او در ارتش باشد. اصلا نمیدانم او در کودکی یا نوجوانی چه شکلی بوده. اگر پدرم مایملکی از والدینش ارث برده بود. اگر یادبود خانوادگی یا یادگاری از ایام جوانیاش داشت، من هرگز آن را ندیدم.
وقتی زنان در جلد 1 مرد فرو میروند
برآورده نکردن خواستههای 1 زن، گناهی مرگبار است به خصوص اگر این خواستهها، خواسته آخر باشد و بدتر اینکه این زن، همسر شما باشد و این همسر در حال مردن باشد.
«وقتی زنان در جلد 1 مرد فرو میروند» مجموعه 16 داستان کوتاه از بهترین آثار زنان نویسنده آمریکای لاتین است. داستانهایی متفاوت که هر یک سبک و سیاق خاص ...
عطر دارچین
خانم پاین عزیز، جناب پدر ویر کشیش اقلیت انگلیسی زبان، سرکار عالی را به من معرفی کردهاند. من فرد رکگویی هستم، پس بدون مقدمهچینی به اصل مطلب میپردازم. پدر ویر گفتند شما به تازگی همسر خود را از دست دادهاید و سرپرستی ندارید. ایشان فکر کردند که شاید شما به ازدواج با مردی که بتواند علاقه و امنیت مورد نظرتان ...
هنوز شب بود (داستانهایی برای یلدا) مجموعه داستان
شب یلدا.
انار است و من و هندوانه و برف.
و نیمرخ حافظ، پشت پنجرهام.
زلف آشفته.
خوی کرده.
مست،
اما نمیخندد.
شب یلدا انار است و من و هندوانه و برف.
و لحظهی بیدریغ فالی از حافظ.
از در صدای مشت میآید.
باز میکنم.
حافظ آمده است.
«خوی کرده... مست...»
نمیخندد.
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...