رمان خارجی - فرانسه

بابای سیمون و 31 داستان کوتاه

(Short stories)

موپاسان حدود چهار رمان و بیش از سیصد داستان کوتاه نوشته است و انصافا استاد بی‌چون و چرای داستان‌های کوتاه است. اشتهار موپاسان و غنای سبک او چندان نیاز به تعریف و تمجید ندارد. گوناگونی منابع الهام این نویسنده همراه با شیوه بیان که با طنزهایی غالبا به روانی لابلای جمله‌هایش پدیدار می‌شوند و نیز، هماهنگی کلام با تصاویر واقعیت‌های زندگی، با ظرافت و هوشمندی، ذهن خواننده را به چالش می‌کشد. او، در کالبدشکافی احساس و غوغای درونی و پیچیدگی‌های روان، استاد به تمام معنی است. روایت‌هایش از ترس تنهایی، خیانت‌ها، دروغ، کمرویی، درشتی، خباثت، فداکاری و هزاران پیچ و خم‌های روحی، بیش از هر چیز شواهدی گویا بر مدرنیته آثار او هستند که آمیخته با روان‌شناسی و غالبا سرشار از طنزهایی گاه گزنده است. نثرش زیبا و موجز است و هرگز خالی، و سخیف و بی‌محتوا نیست.

نیلوفر
9789644487040
۱۳۹۶
۳۴۴ صفحه
۵۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های گی دو موپاسان
اولین برف و داستان‌های دیگر
اولین برف و داستان‌های دیگر کتاب حاضر مجموعه‌ای از دوازده داستان کوتاه گی دو ماپاسان است که مترجم از میان بیش از دویست داستان او انتخاب و ترجمه کرده، قطعه‌هایی که به گمان او بیشترشان از شاهکارهای نویسنده هستند. در زمینه‌ی داستان کوتاه، درباره‌ی آثار برجسته، چه کلاسیک و چه معاصر و امروزی، اغلب صفت شاهکار کوچک به کار برده می‌شود، صفتی که اگر فقط ...
1 زندگی
1 زندگی رمان‌هایی که گی دوموپاسان به نگارش درآورده، مطالعه درباره رسوم و اخلاق است و به مکتب رئالیسم وابسته است. این نویسنده رمان‌هایی نیز دارد که تجزیه و تحلیل روانی در آن طبق سنن کلاسیک صورت گرفته است. در این رمان‌ها گاهی یک عمل ساده و یک فاجعه روانی خاموش و ژرف، زمینه‌ای فراهم می‌آورد که اراده آگاه و نیروهای تاریک ...
داستان‌های منتخب
داستان‌های منتخب از آثار گی دو موپاسان نویسنده توانای قرن نوزدهم فرانسه آنچه مایه شهرت بسیار او شده داستان‌های کوتاه اوست که نخست به تدریج در روزنامه‌های پاریس انتشار یافت و پس از آن به صورت چند کتاب بزرگ فراهم آمد. در این داستان‌ها موپوسان منظره دو دنیای کاملا متفاوت را از پیش چشم‌ ما می‌گذارند.
پی‌یر و ژان
پی‌یر و ژان دیگر زمینی در زیر پای انسان وجود ندارد تنها آب سیال است غرال و فروبرنده .دیگر فضایی برای قدم زدن و دویدن و گمشدن وجود نخواهد داشت.تنها چند متر تخته چوبی یرای گام برداشتن.چون محکومی در میان سایر زندانیان.درخت و باغ و خیابان و خانه وجود نخواهد داشت مگر آب و ابر...
یکشنبه‌های پاریسی
یکشنبه‌های پاریسی خداوندا! گویی خودش بود! برای هماهنگ کردن ضربات پاروها با صدای تیزش یکی از ترانه‌های قایقرانان را می‌خواند و وقتی برابر پاتیسو رسید، دست نگه داشت. آن‌گاه با انگشت‌ها بوسه‌ای برایش فرستاد و فریاد زد: «ای خنگ خدا!»
مشاهده تمام رمان های گی دو موپاسان
مجموعه‌ها