مجموعه داستان داخلی

فقط سایه 1 انسان

آذر چشمانش را ریز کرد و در تصویر آینه دقیق شد. از آن سوی آینه، دختری به او نگاه می‌کرد. صورتش بی‌رنگ، چشم‌هایش سرخ و پف کرده، پای چشم‌هایش کبود؛ حال زاری داشت! سرش را کج کرد. دختر آینه هم با او همراه شد. آذر از او پرسید: «آرایش بکنم یا نه؟!» لب‌های بی‌رنگ دختر آینه جنبید و کلمه‌های گنگی را به زبان آورد.

بوتیمار
9786004042932
۱۳۹۶
۸۴ صفحه
۸۰ مشاهده
۰ نقل قول