مجموعه داستان داخلی

رژ قرمز (مجموعه داستان ایرانی)

به زنم چیزی نگفتم، یعنی لازم نبود که بگویم. جز اوقات تلخی چیز دیگری نداشت. تازه نگرانش هم می‌کردم. همه چیز تمام شده بود. سال‌ها بود که تمام شده بود. فکر کردم دیگر هرگز با او روبرو نخواهم شد، اما درست دو هفته بعد، همان شبی که جشن تولد پسرم بود، تلفن کرد. نخواستم بپرسم شماره تلفنم را از کجا گیر آورده یا اصلا برای چه زنگ زده. می‌خواستم زود تمامش کنم که گفت: «باید ببینمت.»

چشمه
9786002296825
۱۳۹۶
۲۴۸ صفحه
۱۴۴ مشاهده
۰ نقل قول
سیامک گلشیری
صفحه نویسنده سیامک گلشیری
۲ رمان سیامک گلشیری در بیست‌ودوم مردادماه سال ۱۳۴۷ در اصفهان متولد شد. تحصیلاتش را تا سطح کارشناسی ارشد زبان و ادبیات آلمانی ادامه داده. فعالیت ادبی‌اش را به طور جدی از سال ۱۳۷۱ آغاز کرد.
سیامک، پسر احمد گلشیری، مترجم و برادرزاده هوشنگ گلشیری، داستان‌نویس فقید است.

گفت‌وگو با سيامك گلشيري:

ديگر ترجمه نمی‌كنم
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=...

از ذهنم يك ذهن داستان‌گو ساختم
http://www.sokhan.com/articles.asp?ID...

ملاقات با خون‌آشام
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=...
دیگر رمان‌های سیامک گلشیری
داستان انتقام
داستان انتقام تلافی تموم کارها رو سرش دربیار! رو کرد به من. «فقط می‌خوام یک کلمه بشنوم. هستی یا نه؟» «من....» «هستی یا نه، پوریا؟» «آره، هستم.» گفت: «می‌دونی چرا هر بار می‌کشوندتون پای تابلو . گند می‌زد به هیکل تو و هومن؟» «چرا؟» «واسه این که بهتون بگه هیچی نیستتن و باید مثل گوسفند باهاتون رفتار کرد.» برگشت. ماشین را ...
مشاهده تمام رمان های سیامک گلشیری
مجموعه‌ها