رمان خارجی

شوهر عزیزم

(Dear husband)

شوهر عزیزم مجموعه 14 روایت نوآرگونه از جویس کرول اوتس است که شمای کلی کتاب به خوبی در عنوان کتاب تصویر شده و از همان ابتدا به خواننده هشدار داده می‌شود که شوهر عزیزم باید بگویم که من بچه‌ها را کشته‌ام، این جمله نشان‌گر زندگی آمریکایی‌های سفیدپوست شهرنشین طبقه‌ی بالای جامعه‌ی آمریکایی است که حتی در مقابل وحشت‌‌هایی که با آن‌ها یک خانه آن طرف‌تر یا یک تماس تلفنی فاصله دارد، مصونیت ندارد.

شورآفرین
9786006955391
۱۳۹۴
۲۶۴ صفحه
۳۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
جویس کرول اوتس
صفحه نویسنده جویس کرول اوتس
۱۶ رمان Joyce Carol Oates is a recipient of the National Book Award and the PEN/Malamud Award for Excellence in Short Fiction. She is also the recipient of the 2005 Prix Femina for The Falls. She is the Roger S. Berlind Distinguished Professor of the Humanities at Princeton University, and she has been a member of the American Academy of Arts and Letters since 1978. Pseudonyms ... Rosamond Smith and Lauren Kelly.

دیگر رمان‌های جویس کرول اوتس
قربانی
قربانی ادنتا فرای زن میان‌سال سیاه‌پوستی است که پریشان‌ احوال خیابان‌ها را در جست‌وجوی دختر چهارده‌ساله‌اش می‌گردد؛ دختری که روز بعد وقتی دست‌ و پا بسته در زیرزمین یک کارخانه متروکه پیدا می‌شود، ادعا می‌کند مورد تعرض گروهی قرار گرفته است. داستان «قربانی» به پرونده‌ای حل‌ نشده در نیویورک دهه 80 می‌پردازد و در هر فصل از کتاب ماجرا ...
دختر سیاه دختر سفید
دختر سیاه دختر سفید پانزده سال از مرگ مرموز مینت سوئیفت، دختر نوزده ساله‌ سیاه‌پوست ، دانشجوی ممتاز بورسیه‌‌ کالج نمونه‌ اسچایلرو می‌گذرد و حالا هم اتاقی سابقش جنا میده، یک بررسی رسمی در مورد آسیب‌شناسی آن اتفاق را شروع می‌کند. هم‌زمان با بازسازی فضای شلوغ، متشنج و بحث‌برانگیز کالج در آن دوره‌ تحصیلی، جنا زندگی خود را نیز به عنوان دختر یک وکیل ...
جایزه بگیر
جایزه بگیر نمی‌دانم روح وجود دارد یا نه. به درون خودم نگاه می‌کنم، مثل نگاه کردن به درون چاهی قدیمی که هر لحظه امکان ریزش دارد. ممکن است تعادلت را از دست بدهی و بیفتی و هیچ آبی هم در چاه وجود نداشته باشد که نجاتت دهد. آهای؟ آهای؟ کسی اونجاست؟
خوب شد شناختمت و داستان‌های دیگر
خوب شد شناختمت و داستان‌های دیگر هرچند که می‌دانست، یا باید می‌دانست که ساعات طولانی تنهایی نه تنها به تمرکز او کمکی نخواهد کرد، بلکه تنها او را برای دقایقی طولانی و بی‌پایان سر جای خود می‌نشاند تا با حالتی مسحور و شیفته به درختان بیرون پنجره اتاق مطالعه‌اش خیره بماند... و همین‌طور که تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد، انعکاس شبح‌گونه خود او در قاب ...
چشمان همیشه هشیار
چشمان همیشه هشیار سال‌ها بعد، از آن به گذر یاد می‌کنم. شاید همان کاری بود که مادرم هم می‌کرد، گذر. از سرزمینی آشنا به سرزمینی ناآشنا. گذر از جایی که مردم تو را آنجا می‌شناسند، به جایی که مردم گمان می‌کنند تو را آنجا می‌شناسند.
مشاهده تمام رمان های جویس کرول اوتس
مجموعه‌ها