رمان خارجی

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سفر معنوی‌اش

(Colorless)

معلوم است چرا مرگ سایه‌ی منحوسش را بر سر سوکوروتازاکی افکند. یک روز هر 4 دوست صمیمی‌اش که آغاز دوستی شان به خیلی وقت پیش بازمی‌گشت، به سوکورو گفتند دیگر نمی‌خواهند او را ببینند. حتی نمی‌خواستند با سوکورو حرف بزنند. این یک بیان قاطع و ناگهانی بود. راهی برای مذاکره و مصالحه نگذاشتند. برای این عمل زننده و ناگوارشان، مطلقا توضیح ندادند. حتی 1 کلمه.

مونا حسینی
قطره
9786001198250
۱۳۹۴
۳۳۴ صفحه
۴۷۷ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
او چگونه با خودش حرف می‌زد انگار شعری از حفظ می‌خواند
او چگونه با خودش حرف می‌زد انگار شعری از حفظ می‌خواند روزنامه سانفرانسیسکو خطاب به خوانندگان داستان‌های موراکامی می‌نویسد: «هشدار! شما به نوشته‌های او معتاد خواهید شد!...مجموعه داستان‌های جدید او مثل همیشه پر از معما و بسیار عالی هستند.» هنگامی که کتاب تازه‌ای را برای خواندن انتخاب می‌کنیم، گاهی اوقات حتی اگر داستان جذاب هم باشد، شاید چند صفحه‌ای طول بکشد تا جذب داستان شویم. اما این امر در مورد موراکامی صدق نمی‌کند! ...
جایی که شاید پیدایش کنم
جایی که شاید پیدایش کنم داستان جایی که شاید پیدایش کنم روایت زنی‌ست که با مراجعه به یک کارآگاه خصوصی خبر از ناپدید شدن همسرش می‌دهد و این اتفاق مانند دیگر داستان‌های موراکامی موقعیتی‌ست تا او از جزئیات روزمره زندگی به لایه‌های زیرین زندگی انسان نقب بزند.
جنوب مرز غرب خورشید
جنوب مرز غرب خورشید همه همین‌طور پشت‌سر هم ناپدید می‌شوند. بعضی چیزها یک‌باره محو می شود، انگار ناگهان آنها را برچیده‌اند. بعضی دیگر به آهستگی در مه کم‌رنگ‌تر و کم‌رنگ‌تر می‌شود... و تنها چیزی که باقی می‌ماند کویر است. وقتی از بار بیرون آمدم چیزی به طلوع خورشید نمانده بود و بارانی ملایم بر خیابان اصلی آئویاما می‌بارید. بیش از حد خسته بودم. قطرات باران ...
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش سوکورو تازاکی ماه‌ها در چنبره مرگ گرفتار شده بود چون یک روز هر چهار دوست صمیمی‌اش به او گفته بودند که دیگر نه می‌خواهند ببینندش، نه با او حرف بزنند، هیچ‌وقت. او حالا به سارا دل بسته ولی رابطه‌اش با او هم به در بسته خورده است. سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش رمانی است درباره عشق، دوستی، و سال‌های سال دل‌شکستگی.
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم خوشحالم که طی این همه سال، تحت هر شرایطی، از دویدن دست بر نداشته‌ام. دلیل خوشحالی‌ام آن است که رمان‌هایم را دوست دارم. حالا هم سخت مشتاقم که ببینم رمان بعدی چه از کار در خواهد آمد. من نویسنده‌ای هستم با محدودیت‌های خاص خود ـ آدمی ناکامل با یک زندگی ناکامل و محدود ـ و اگر هنوز هم چنین حسی ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها