رمان ایرانی

پاندای محجوب بامبوبه دست با چشم‌هایی دور سیاه در اندیشه انقراض

مامان‌جان حضرت آقا برای‌مان چند ظرف خورش سنتی ایرانی فرستاده بلکه پسرش به یاد سنت‌ها و تاریخ دیرین و باشکوه مملکتش از مهاجرت منصرف شود، روی یکی از ظرف های دربسته نوشته: قرمه‌سبزی دونفره. واقعا آدم توی دهه شصتم زندگی‌اش خجالت می کشد برود بنشیند و توی چشم های روانکاو نگاه کند بگوید «من مبتلا به وسواس شدید فکری هستم.» قرمه‌سبزی دو نفره را می گذارم روی پیشخان آشپزخانه تا یخش باز بشود. قرمه‌سبزی‌ها همیشه دیر یخشان باز می شود. اعتماد به‌نفس روبرو شدن با دنیای جدید را ندارند. از توی فریزر بیرون‌تان بیاورند و کم‌کم چشم‌تان را باز کنید ببینید یک جای جدید هستید یا چهل درجه اختلاف دما. حتی نمی‌دانید چند سال یا چند قرن یخ‌زده بوده‌اید، ‌ممکن است واحد پول مملکت هم عوض شده باشد.

چشمه
9786002293916
۱۳۹۴
۱۴۰ صفحه
۱۷۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های جابر حسین‌زاده نودهی
1000 پا
1000 پا روایتی ا‌ست از ذهن‌هایی که در پریشانی روزگارشان دچار بُهت شده‌اند. حسین‌زاده که قبل این رمان کتاب «پاندای محجوبِ بامبو به‌ دست با چشم‌هایی دورسیاه، در اندیشه‌ی انقراض» را منتشر کرده است، در «هزارپا» نیز سراغ روزگارِ پسرِ جوانی رفته که اتفاق‌های پیرامونش متعجبش کرده؛ پسر که عشقی به‏‌نسبت دیوانه دارد و مادری که وسواس‌های ذهنی و روحی‌اش به طنز ...
مشاهده تمام رمان های جابر حسین‌زاده نودهی
مجموعه‌ها