رمان خارجی

گرسنگی و ابریشم

(Hunger und seide essays)

حافظه شاید بعضی از تجارب ساده و مختصر را رها کند. اما لحظه‌های ترس و وحشت را حفظ می‌کند. چون عجز و ناتوانی حاکم شود، یعنی وقتی تو در موضعی دفاعی نفس می‌کشی، درست آن وقت است که حافظه حالت تهاجمی به خود می‌گیرد، حتی بسیار پرخاشگرانه. سال‌ها بعد کتابی می‌خوانی، که مثل کتاب‌های قبلی و بعدی ربطی به زندگی شخصی تو ندارد. اما تک‌تک واژه‌ها سر از زندگی تو در می‌آورند، بی‌آنکه نویسنده بخواهد. مثل بچه‌ای آن‌ها را باور می‌کنی، واژه‌ها توی سرت شروع می‌کنند به رشد کردن.

رباب محب
بوتیمار
9786006938608
۱۳۹۳
۱۸۸ صفحه
۹۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
هرتا مولر
صفحه نویسنده هرتا مولر
۹ رمان مولر سال ۱۹۵۳ در یک روستای آلمانی زبان در غرب رومانی به دنیا آمد و خانواده اش جزو اقلیت آلمانی کشور رومانی بود. مادرش پس از جنگ جهانی دوم توسط نیروهای نظامی شوروی به اردوگاه کار اجباری اعزام شد. پدربزرگش زمانی کشاورز و تاجر ثروتمندی بود که داراییش به دست حکومت کمونیستی رومانی ضبظ شد. پدرش نیز زمان جنگ جهانی دوم از اعضای گروه اس اس وافن بود و در دوره حکومت کمونیست‌ها از طریق رانندگی کامیون امرار معاش می‌کرد. مولر به دلیل ...
دیگر رمان‌های هرتا مولر
ته دره
ته دره ته دره از نخستین آثار مولر است که شهرت و جوایزی برایش به ارمغان آورد. مولر در این کتاب نیز، همچون اغلب آثارش، به محیط خفقان‌بار رومانی در زمانی دیکتاتوری چائوشسکو و فلاکت مردمانش پرداخته است. نویسنده برای ارائه بازتابی از آن محیط، و به سبب ویژگی‌های حکومت کمونیستی و ممیزی‌های شدید آن دوره، قالب خاصی را برای داستان‌گویی برگزیده ...
مسافر 1 لنگه پا
مسافر 1 لنگه پا ایرنه زنی میان سال اهل آلمان شرقی و دلتنگ از نظام سوسیالیستی، به آلمان غربی مهاجرت می‌کند. هنوز از گرد راه نرسیده که بهشت موعود را چیزی جز سرزمین سرد و دل‌های سرد نمی‌بیند. در کنار ایرنه، ایرنه‌یی دیگر به وجود می‌آید که چندان شباهتی به ایرنه اول ندارد. مردم بهشت موعود، مسافرانی یک لنگه پا از آب در می‌آیند. هرتا ...
نفس بریده
نفس بریده هرتا مولر در سال 1953 در روستایی آلمانی‌ زبان در غرب رومانی به دنیا آمد و خانواده‌اش جزو اقلیت آلمانی‌تبار بود. مادرش پس از جنگ جهانی دوم به دست ارتش سرخ شوروی بازداشت و به اردوگاه کار اجباری اعزام شد. پدربزرگش که در روزگار خود کشاورز ثروتمندی بود و پدرش نیز که در زمان جنگ جهانی دوم از اعضای گرو ...
زمین پست
زمین پست همیشه وقتی باران می‌بارید مادربزرگ چند کار برای خودش می‌تراشید در صحن خانه و همیشه حواسش بود که سر تا پا خیس شود. او وقتی بدون روسری از خانه بیرون می‌رفت که هوا بارانی بود...
مشاهده تمام رمان های هرتا مولر
مجموعه‌ها