نمایش‌نامه

غزل کفر

سنه چهل از حجرت بود و من مشق لغت عرب می‌کردم که سوار بر اسب سیاه آمدی، بر پوست آهو نوشتم همونه، مرد منه!خواستگاریت را پدر از سر مهر من پذیرفت. هنوز جواب من بله است اگر پاسخ جواب‌هایم را بدهی...

9789643377410
۱۳۹۲
۱۷۶ صفحه
۲۴۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های امیر دژاکام
4 بند مخالف (مجموعه 5 نمایش‌نامه تک پرده‌ای)
4 بند مخالف (مجموعه 5 نمایش‌نامه تک پرده‌ای) ... آن‌گاه خنجر دهان باز کرد و هفت‌بار بر هفت بند پیکرش یورش برد. چهار ستون تنش فرو ریخت و پنج رکن بدنش از حیات باز ماند... حالا من مثل کفتار بالای جنازه‌ات وایستادم و از لاشه‌ات نگهبانی می‌کنم.
سرطان و ضیافت شیطان (2 نمایش‌نامه)
سرطان و ضیافت شیطان (2 نمایش‌نامه)
زیباترین گل‌های قالی و 2 نمایش‌نامه دیگر
زیباترین گل‌های قالی و 2 نمایش‌نامه دیگر ... بافته می‌شن. میان بالا، لاکی می‌پیچند به ساقه‌های سبز که حلقه بزنند دور غنچه‌های جوونشون که کسی بهشون آسیب نرسونه، گل‌ها کنار تشت آبی می‌رقصیدند، بالا می‌آیند، دسته دسته، شناورند، می‌خونند، همون قالی خاتون، من از آسمون آبی و گل‌های صورتی و سرخش و صدای آشناشون می‌شناسمش، خودم رنگشون کردم، ببین یوسف این کتاب مال پدرم بود، مادر اونو ...
دزدآب شله‌پزان ما همه اهل 1 محله‌ایم
دزدآب شله‌پزان ما همه اهل 1 محله‌ایم صحنه هر کجا که جماعتی گرد هم آیند. چشم‌انداز: شبی مهتابی در اطراف بیرجند، یک چشمه آب در میان چند صخره کوچک و دور تا دور صحنه، صخره‌های بلندی که با دو شکاف در رو به رو و راست از هم جدا شده‌اند. شکاف رو به رو به اندازه گذر چهار نفر سواره است، چیزی مانند یک تنگه که تا عمق ...
مشاهده تمام رمان های امیر دژاکام
مجموعه‌ها