نمایش‌نامه

شوکران‌نوشی من

(My apology)

در نمایش‌نامه حاضر محاکمه‌ای اتفاق نمی‌افتد تا دفاعیه‌ای صورت بگیرد، در عین حال سرنوشت راوی و سقراط، هر دو نوشیدن جام شوکران است،‌ بنابراین «مترجم شوکران‌نوشی من» را به گزینه‌های دیگر ترجیح داد.

شهرام زرگر
نیلا
9786001220630
۱۳۹۱
۱۶ صفحه
۳۹۰ مشاهده
۰ نقل قول
وودی آلن ۲۲ رمان Woody Allen (born Allen Stewart Königsberg) is a three-time Academy Award-winning American film director, writer, actor, jazz musician, comedian and playwright. His large body of work and cerebral film style, mixing satire, wit and humor, have made him one of the most respected and prolific filmmakers in the modern era. Allen writes and directs his movies and has also acted in the majority of them. For inspiration, Allen draws heavily on literature, philosophy, psychology, Judaism, European cinema and New York ...
دیگر رمان‌های وودی آلن
حباب معلق
حباب معلق می‌دونی، بعضی وقت‌ها آدم خودشو تو بد وضعیتی می‌ندازه. نمی‌گم خیلیش تقصیر خودم نیست، چون می‌دونم هست. ولی بعضی وقت‌ها هر کاری هم بکنی، نمی‌تونی گره‌هه‌ رو باز کنی. اون‌وقت زمان کم‌کم نزدیک می‌شه به ته و دیگه تنها امیدت هم الان‌هاس که از دست بره. فقط ول کن و از سر شروع کن. آدم هر از گاهی باید به ...
مرگ در می‌زند (تجربه‌های کوتاه 1) نمایش‌نامه
مرگ در می‌زند (تجربه‌های کوتاه 1) نمایش‌نامه نمایش در اتاق خواب خانه دوطبقه نات اکرمن رخ می‌دهد که جائی در کیوگاردنز واقع است. کف اتاق کیپ تا کیپ با قالی فرش شده است. یک تختخواب دو نفره بزرگ و یک میز توالت بزرگ. اتاق اسباب و اثاثه و پرده مفصل دارد، و روی دیوارها چند تابلوی نقاشی و یک دماسنج زشت آویزان است. به هنگام بالا رفتن ...
جنایت سازمان‌یافته
جنایت سازمان‌یافته سال گذشته، جنایت سازمان‌یافته مستقیما مسئول بیش از صد قتل بوده و با قرض دادن یا کرایه ماشین به قاتلان یا نگه داشتن کت آن‌ها، به شکل غیر مستقیم در صدها قتل دیگر مشارکت داشته، فعالیت‌های غیر قانونی دیگری که اعضای کوزانوسترا در آن شرکت داشته‌اند شامل قمار، مواد مخدر، فحشا، هواپیما‌ربایی، نزول‌خواری، و انتقال یک ماهی سفید بزرگ از ...
خون‌بهای تاندوری
خون‌بهای تاندوری رهبر شیطان‌صفت راهزنان جلز و ولز کرد:«بسه دیگه چترماهی لزج! افلاتوس این روزا حسابی بازارش گرمه. دوتا فیلم تموم کرده که حتا تو بازارهای کوچیک‌تر هم از اون بفروشا بوده. بابت این جونور جونده که قایمش کرده‌یم خیلی بخت یارمون باشه بتونیم چن دونه نخود پس بگیریم.»
هرج و مرج محض
هرج و مرج محض سیمینوف گفت: «نمی‌خوام اسم ببرم، اما سال‌ها قبل یه سرمایه‌گذار بانکی بود که نتونست بچه‌اش را بفرسته یه مهدکودک درست و حسابی. می‌گن بچه‌اش رسوایی به بار آورده و نتونسته نقاشی انگشتی بکشه. بگذریم، پسره که مدرسه مورد نظر پدر و مادرش راهش ندادن، مجبور می‌شه... نمی‌دونم چه جوری بگم...» «مجبور می‌شه که چی؟ بگو! من طاقتش رو دارم!» «بزار این جوری برات ...
مشاهده تمام رمان های وودی آلن
مجموعه‌ها