مجموعه داستان داخلی

محمود پنج‌شنبه‌ها درکه (داستان کوتاه)

در خانه‌ات یک روز به صدا در می‌آید. لحظه فرا رسیده است. در خانه را که می‌گشایی، دسته گل را که می‌بینی، انگار هزار دسته گل جرقه می‌زند، گر می‌گیرد و خانه را خیره می‌کند. صدای پروانه را می‌شنوی، آرام است. خودش زنگ زد. گفت که آخرین فرصت است. مادر خم می‌شود و انگار که پنجه‌اش در هوا منجمد شده باشد، به سوی دسته گل، می‌ماند. گفت، متاسفم که در روزی چنین زیبا، با آسمانی چنین آبی شما را ترک می‌گویم و من هنوز در فکرم که چطور ممکن است یک نفر پا به آخرین آفتاب زندگی‌اش بگذارد و آن روز را باز روزی زیبا ببیند.

9789648223170
۱۳۸۴
۲۲۸ صفحه
۳۴۳ مشاهده
۰ نقل قول