مجموعه داستان خارجی

تلخ عین عسل (داستان‌های کوتاه طنز جهان)

راستش را بخواهید من آدم پر دل و جراتی نیستم. یعنی لزومی ندارد آدم شجاعی باشم. سرباز و خلبان آموزشی و راننده تانک یا غواص و این حرف‌ها نیستم. یک آدم معمولی. یک طراح و برنامه‌ریز. بیشتر از بیست سال سابقه در ادارات مختلف را یدک می‌کشم. در صنایع آرایشی و بهداشتی و مواد خام صنعتی کار کرده بودم. حالا هم در بخش برنامه‌ریزی مربوط به سیرک‌ها مشغول کار هستم. برای برنامه‌ریزان و طراحان کار همه‌جا یکی است. بنشین و جان بکن و قلم صدتا یک غاز بزن.

9789646707078
۱۳۹۱
۱۵۲ صفحه
۱۷۱۴ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
سقوط و داستان‌های دیگر از نویسندگان اسپانیا
سقوط و داستان‌های دیگر از نویسندگان اسپانیا داستان‌های کوتاهی که در این دفتر گنجانده شده‌اند آثاری از نویسندگانی با روحیه‌ها و سلیقه‌های متفاوت هستند: اگر آلارکون قصه‌ای نه بیگانه با مطایبه می‌نویسد، گوستابو آدولفو بکر، اثری که بین واقعیت و غیر واقعیت در نوسان است و فضایی از موسیقی پری‌وار شگرف می‌آفریند عرضه می‌کند؛ اگر امیلیا پاردو باثان و کلارین و ناتورالیسم توجه دارند، گونثالث از طنز ...
زرنگ‌ترین پیرزن دنیا و 79 داستان کوتاه دیگر از ملل مختلف جهان
زرنگ‌ترین پیرزن دنیا و 79 داستان کوتاه دیگر از ملل مختلف جهان با این سخن، مدیر عامل بیشتر وسوسه شد و از آنجا که خیالش از خودش آسوده بود از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت ده صبح برنامه‌ای برایش نگذارد. روز بعد پیرزن درست سر ساعت به همراه مردی که در ظاهر وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت. پیرزن بسیار محترمانه از مدیر عامل خواست که در صورت امکان ...
تماس
تماس هدف داستان‌های برنده جایزه ا هنری، تقویت ژانر داستان کوتاه است. کتاب حاضر شامل 14 داستان از 20 داستان کوتاه مجموعه داستان‌های جایزه ادبی ا هنری 2008 است.
مجموعه نام‌آوران تاریخ جهان (9 جلدی) با قاب
مجموعه نام‌آوران تاریخ جهان (9 جلدی) با قاب چگونه کودکی معمولی از روستایی در اتریش تبدیل به دیکتاتوری شد که آلمان را به یک جنگ خونین جهانی کشاند؟ مسیر رسیدن هیتلر به قدرت را نگاه کنید، تا ببینید چگونه اراده قوی او به نابودی منجر شد. این کتاب با کمک یواکیم وست اسیر جنگی و یکی از رهبران حکومت هیتلر نوشته شده است. او کسی است که از ...
نخل و غبار
نخل و غبار هیچ‌کس نمی‌داند که شب‌ها می‌آید. از همین گوشه باز پرده، تکان می‌خورد و بعد همه‌جا روشن می‌شود. تنم گر می‌گیرد. می‌لرزم و یواشکی چشم می چرخانم که گمش نکنم. انگار عادتمان شده که او یک‌هو بیاید و من در سکوت دنبالش راه بیفتم...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها