قلعه سفید
زود گرفتند و بردند، مجبورم کردند زانو بزنم. پیش از آنکه سرم را روی کنده بگذارم، یکی را دیدم که انگار از میان درختها پرواز میکرد و میگذشت. حیرت کردم: من بودم، ریشم بلند شده بود و آنجا، بیآنکه پاهایم به زمین بخورد، بیصدا راه میرفتم. خواستم تصویرم را که از میان درختها میگذشت، صدا بزنم؛ صدایم در نیامد، سرم ...
داستان افتادن من از داستانم
در دل این کتاب کوچک دو موضوعی نهفته است که همواره از خیالپردازی در مورد آنها لذت بردهام.
یکی چهره اسرارآمیز تاریخ و دیگری خاطرات دوران کودکی و تحصیلم که در رمانها و متون دیگری که نوشتهام، همیشه به این دو موضوع ارجاع دادهام و هربار نیز درهم آمیختگی این موضوعات را در ذهنم حس کردهام. یعنی وجه کودکانه تاریخ در ...
کتاب سیاه
صبح همان روزی که قرار بود زنش او را ترک کند، در مسیر همیشگی محل کارش روی پلههای شیب باب علی، تا روزنامه جلال اینها را زد زیر بغلش بکهو یاد بچگیهاش افتاد و آن روز گرم تابستانی که با مادر و رویا و مادر رویا روی قایق بودند و توی تنگه بغاز که آن رواننویسش که به رنگ یشم ...
زندگی نو
چیزهایی میبینیم، تصاویری که پیدا میشوند، محو میشوند و گاه در ذهنمان نقش میبندند. مثل سفر با اتوبوس در میان خواب و بیداری.
آنچه مهم است در بطن تصاویر نیست، در میان سرنخهای گذراست. توجه به این سرنخها اساس کار این کتاب است و این " زندگی نو" را به شعر که عالم احساس است نزدیک کرده است. تاویل جهان در ...
چمدان پدرم (3 گفتار درباره نوشتن)
کتاب چمدان پدرم (استانبول، 2007) دربردارنده متن سه سخنرانی درباره ادبیات است از اورهان پاموک:
سخنرانی نخست (چمدان پدرم)، خطابه اورهان پاموک در آکادمی سوئد، هنگام دریافت جایزه نوبل ادبیات است. (دسامبر 2006، استکهلم).
سخنرانی دوم (نویسنده مورد نظر)، مربوط به زمان دریافت جایزه پوتر باو است. (آوریل 2006، اوکلاهاما).
سخنرانی سوم (در قارص و فرانکفورت)، در مراسم دریافت جایزه ...