مجموعه داستان خارجی

گل سرخی برای امیلی و 3 داستان دیگر

سرگرد مردی تنومند و چهارشانه بود با ریشی بلند و باد بزن مانند که مانند پرده‌ای تا سینه‌اش آویزان بود. منش موقرش او را شبیه یک طاووس ارتشی کرده بود که دمش را بر روی سینه‌اش پخش کرده بود. چشمان آبی بی‌روحی داشت و جای زخم شمشیری که از جنگ با اتریش برایش باقی مانده بود. او را مرد بزرگوار و افسر شجاعی می‌دانستند.

9786005337334
۱۳۹۲
۴۸ صفحه
۲۱۳ مشاهده
۰ نقل قول