رمان خارجی

تربیت احساسات

(Leducation sentimrntale)

کتاب حاضر نمونه کامل اثری است که چندگونگی و انقطاع و آشوب رمان مدرن را به نمایش می‌گذارد و در آن از ساختار هرمی رمان کلاسیک خبری نیست. با ابن همه، تربیت احساسات همواره اثری عاطفی و شخصی تلقی شده که درآن مضمون احساسات با شرح رویدادهای تاریخی در هم می‌آمیزد، کتابی که در وصف امید باختگی‌ها و دلسردی‌هایی فردی و نیز در توضیح یاس و انحطاطی اجتماعی در پی زوال توهم‌هایی که انگیزه تکان‌های انقلابی بود.

مهدی سحابی
مرکز
2500110006186
۱۳۹۱
۵۰۶ صفحه
۱۷۸۷ مشاهده
۳ نقل قول
گوستاو فلوبر
صفحه نویسنده گوستاو فلوبر
۱۲ رمان گوستاو فلوبر یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن نوزدهم فرانسه است. نوع نگارش واقع‌گرایانهٔ فلوبر، ادبیات بسیار غنی و تحلیل‌های روان‌شناختی عمیق او از جمله خصوصیات آثار وی می‌باشد که الهام‌بخش نویسندگانی چون موپسان، امیل زولا و آلفونس دوده بوده است. او خود تأثیرگرفته از سبک و موضوعات بالزاک، نویسندهٔ دیگر قرن نوزدهم می‌باشد؛ به طوری که دو رمان بسیار مشهور وی، مادام بواری و تربیت احساسات، به ترتیب از زن سی ساله و زنبق درهٔ بالزاک الهام می‌گیرند. آثار فلوبر به ...
دیگر رمان‌های گوستاو فلوبر
مادام بوواری
مادام بوواری مادام بواری حکایت زنی است که میان دو دنیای متفاوت اسیر است: یکی دنیای مبتذل و پیش‌پا افتاده شهرکی دورافتاده است که در کنار شوهرش آن را تجربه کرده و دیگری دنیای رمانتیک عشاق که همان دنیای خیالی اوست، رمان به قیاس دو دنیای حقیقی و رویایی اما بورای می‌پردازد و زندگی ملامت‌بار قرن نوزدهم را به طرزی واقع‌گرایانه به ...
وسوسه آنتونیوس قدیس
وسوسه آنتونیوس قدیس
وسوسه آنتونیوس قدیس
وسوسه آنتونیوس قدیس گوستاو فلوبر، نویسنده نامدار فرانسوی، درباه وسوسه آنتونیوس قدیس می‌گوید: «این کتاب حاصل تمام عمر من است» و بودلر از آن با عبارت «حجره پر رمز و راز روح فلوبر» یاد می‌کند. این اثر، که نه رمان است و نه نمایش‌نامه و نه شعر و، در عین حال، هر سه این انواع را در بردارد، از قالب‌های رایج ادبیات غرب ...
سالامبو
سالامبو ماتو گامی برداشت؛ لوح سنگی در کف تالار به زیر پاشنه‌هایش سست شد و هم در آن دم گویهای بلورین به گردش و دیوان به غرش درآمدند؛ نوایی پر الحان و زنگدار، همچون گلبانگ ارغنون فلک، برخاست؛ روح پر غوغای تانیت پر پر گشته برون می‌ریخت. وی، که همچون تالار پیکری زفت داشت، نزدیک بود بازوان بگشاید و از جای ...
مادام بواری
مادام بواری ما موقع ورود مدیر، داخل کلاس نشسته بودیم. پشت سرش پسر تازه‌ واردی داخل شد که اونیفرم مدرسه را نپوشیده بود و همچنین مستخدم مدرسه با یک میز بزرگ، همراه آن‌ها بود. دانش‌آموزانی که چرت می‌زدند، هشیار شدند و همه از کارشان دست کشیدند و ایستادند.
مشاهده تمام رمان های گوستاو فلوبر
مجموعه‌ها