رمان نوجوان
سوزان یک جفت چکمه کابویی براق و جواهرنشان دارد، اما چیزی که بکی استرن دارد بسیار جالب‌تر است، چکمه‌های سوارکاری و یک اسب پونی واقعی و زنده به نام براونی! سوزان از فخرفروشی بکی در مورد پونی‌اش خسته شده بود، اما موافقت کرد با کیتی و چند نفر دیگر از بچه‌های کلاس برای تماشای سوارکاری بکی در مسابقه اسب‌سواری برود. در طی مسابقه، کیتی تبدیل به براونی می‌شود. برای برنده شدن بکی، کیتی مجبور بود تمرکز کند، اما یک مشکل بسیار بزرگ وجود داشت، او نمی‌توانست مانند یک اسب، جلو این طرف و آن طرف رفتنش را بگیرد!
صفحه نویسنده
ننسی کرولیک
۸ رمان
Wynter Daniels lives in Central Florida with her husband of more than twenty years and their two nearly grown children. They are all the slaves of two very demanding cats. After careers in marketing and the salon industry, Wynter’s wicked prose begged to be set free. She writes for several publishers including Carina Press, Ellora’s Cave, Red Sage and Loose Id.
کیتی کازو عوض می‌شود (از مقررات متنفرم)
کیتی کارو ناراحت است. همه چیز به هم ریخته! ای کاش می‌توانست هر کسی باشد غیر از خودش! اما کیتی باید مراقب باشد چه آرزویی می‌کند... چون ممکن است آرزویش برآورده شود!
کیتی از قوانین مدرسه‌اش خسته شده. اما وقتی خودش مدیر مدرسه می‌شود و می‌گوید که دیگر هیچ قانونی وجود ندارد، دردسر بزرگی بوجود می‌آورد. آیا کیتی موفق می‌شود که ...
کیتی کازو عوض می‌شود (گم شدن)
کیتی یک دختر کلاس سومی معمولی است؛ به جز آنکه یک مشکل بسیار عجیب دارد! او به طور اتفاقی هنگام عبور یک ستاره دنباله‌دار آرزو می‌کند هر کسی باشد غیر از خودش. اما خیلی زود متوجه شد که آرزوها واقعا به حقیقت می‌پیوندند؛ البته به عجیب‌ترین صورت... کلاس کیتی برای یک سفر علمی دو روزه به مدرسه طبیعت رفته است. ...
کیتی کازو عوض می‌شود (پیتزای داغ)
کیتی کازو ناراحت است. همه چیز به هم ریخته! ای کاش می‌توانست هر کسی باشد غیر از خودش! اما کیتی باید مراقب باشد چه آروزیی می‌کند... چون ممکن است آرزویش برآورده شود! در مسابقه پیتزاخوری، کیتی به آشپز پیشنهاد می‌دهد که به او کمک کند. اما با وزیدن باد او آشپز می‌شود و نمی‌داند که باید چه کار کند. چون ...
کیتی کازو عوض می‌شود (وای بچه)
هنگامی که کیتی به هدر، خواهر کوچک بهترین دوستش سوزان، تبدیل می‌شود، اوضاع به اندازه کافی بد می‌شود. اما وقتی در جسم هدر با سوزان صحبت می‌کند، سوزان تصور می‌کند خواهر کوچکش نابغه است! کیتی چگونه می‌تواند بدون آنکه راز بزرگ خود را فاش کند برای سوزان توضیح دهد، کسی که صحبت کرده، واقعا هدر نبوده؟