رمان خارجی

در قند هندوانه

(In watermelon sugar)

امروز صبح در زدند. از نحوه در زدنش می‌شد بفهمم که چه کسی‌ست، و از پل که رد می‌شد صدایش را شنیده بودم. از روی تنها تخته‌یی رد شد که سر و صدا می‌کرد. همیشه از روی آن رد می‌شد. هیچ‌وقت نتوانسته‌ام از این قضیه سر در بیاورم. خیلی فکر کرده‌ام که چرا همیشه از روی همان تخته رد می‌شود، چه‌طور هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند، و حالا پشت در کلبه‌ام ایستاده بود و در می‌زد. جواب در زدنش را ندادم، فقط چون دوست نداشتم. نمی‌خواستم ببینمش. می‌دانستم برای چه آمده و برایم اهمیتی نداشت. دست آخر از در زدن منصرف شد و از روی پل برگشت، و البته از روی همان تخته رد شد: تخته بلندی که میخ‌هایش ترتیب درستی ندارد، سال‌ها پیش ساخته شده و هیچ راهی برای تعمیرش وجود ندارد. و بعد رفت، و تخته بی‌صدا شد. می‌توانم صدها بار از روی آن پل رد شوم، بی‌آن‌ که پایم را روی آن تخته بگذارم، اما مارگریت همیشه از روی آن رد می‌شود.

مهدی نوید
چشمه
9789643622183
۱۳۹۰
۱۸۴ صفحه
۳۶۷۹ مشاهده
۳ نقل قول
ریچارد براتیگان
صفحه نویسنده ریچارد براتیگان
۱۴ رمان ریچارد گری براتیگان نویسنده و شاعر معاصر آمریکایی. از او ۹ رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر منتشر شده است. رمان صید قزل آلا در آمریکا اولین و شناخته شده‌ترین اثر اوست. ریچارد در سی‌ام ژانویه ۱۹۳۵ در تاکوما واشنگتن به دنیا آمد.از دوران کودکی او اطلاعات زیادی در دست‌رس نیست اما ظاهراً دوران کودکی سختی را پشت سر گذشته است. پدرش پیش از به دنیا آمدن او، خانواده را ترک کرد و پس از آن که خبر ...
دیگر رمان‌های ریچارد براتیگان
هیولای هاوکلاین
هیولای هاوکلاین دوشیزه‌های هاوکلاین همراه گریر و کامرون نشستند پشت میز و شروع کردند به گفتن حکایت هیولای هاوکلاین. دوشیزه هاوکلاین گفت این خانه را پدرمان ساخت. دوشیزه‌ هاوکلاین دیگر گفت او یک دانشمند بود که در هاروارد درس می‌داد. کامرون گفت بله، آنجا بوده‌ایم. هاوایی بوده‌ایم. گریر گفت آنجا که شرق نیست. کامرون گفت مگر چینی‌ها اهل چین نیستند که در شرق است؟ گریر گفت این مثل ...
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد «پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد» آخرین کتابی است که از ریچارد براتیگان دو سال پیش از مرگ او منتشر شد. جهان این داستان هم مانند داستان‌های براتیگان در نخستین دوره آفرینش ادبی‌اش یک جهان اساطیری است. این داستان از رمان‌های تلفیقی براتیگان و از برخی لحاظ یک داستان کاملا سینمایی است. براتیگان در این داستان تلاش ...
ژنرال جنوبی اهل بیگ‌سور
ژنرال جنوبی اهل بیگ‌سور لی‌ملون با روش کوشش و خطا به این نتیجه رسید که عبارت «زهرمار» بیش از همه قورباغه‌ها را می‌ترساند. بنابراین دیگر به جای اینکه فحش‌های خسته‌کننده به زبان بیاورد، فقط داد می‌زد: «زهرمار»، آن هم با بلندترین صدایی که در شب‌های بیگ‌سور داشت.
تراژدی سگی
تراژدی سگی مادربزرگ من در نوع خودش مثل ستاره‌ای در آسمان طوفانی آمریکایی می‌درخشید. او در یکی از شهرهای کوچک ایالت واشنگتن مشروب قاچاق می‌فروخت. همچنین زنی خوش‌اندام بود و در حدود 180 سانت قد داشت و مثل خواننده‌های اپرای اوایل قرن بیستم، 190 پوند وزن داشت. در درست کردن ویسکی بوربون مهارت داشت. البته بماند که خیلی جا افتاده در نمی‌آورد ...
مشاهده تمام رمان های ریچارد براتیگان
مجموعه‌ها