رمان ایرانی

بابانظر (خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد)

جنگ، محمدحسن نظرنژاد را بابانظر کرد. مانند پدری سایه‌اش روی سنگرها و خاکریزها بود و خراسانی‌ها طعم شجاعت و تدبیر او را در شب‌ها و روزهای عملیات برای همیشه در کام دل‌شان نگه خواهند داشت. بابانظر بیش از 140 ماه در مناطق جنگی بود. در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد. در فکه کمرش شکست. در فاو قفسه سینه‌اش شکافت. گازهای شیمیایی به ریه‌هایش رسید و... وقتی جنگ تمام شد، 160 ترکش به بدن او خورده بود که تنها 57 ترکش از سر تا پایش بیرون زد اما 103 ترکش همچنان در پیکر قوی و نیرومند او که روزی از پهلوانان خراسان بود، به یادگار ماند. آن روزها برایش 95 درصد مجروحیت نوشتند.

سوره مهر
9789645061485
۱۳۸۹
۵۲۰ صفحه
۲۵۲ مشاهده
۰ نقل قول