رمان خارجی

در کشور مردان

(In the country of men)

سلیمان نه ساله تازه در حال بیداری نسبت به دنیای وسیع‌تری از بازی در پیاده‌رو داغ بیرون خانه خود و دور از آغوش پر مهر پدر و مادر است. در غیاب پدر که در پی کار تجاری می‌رود، او مرد خانه است اما چندی بعد پدرش را در میدان بازاری می‌بیند که عینک دودی به چشم دارد و دستپاچه به او بی‌توجه است. ناگهان دنیای وسیع‌تر جای ترسناکی به نظر می‌رسد که در آن پدر و مادر دروغ می‌گویند و پرسش‌ها بی پاسخ می‌ماند. سلیمان در غیاب اضطراب‌آور پدر به مادر رو می‌آورد که زیر چادر شب به او اعتماد می‌کند و از دوران نوجوانی خود برایش راز دل می‌گوید. هم‌چنان که دروغ‌ها و ترس‌ها شدت می‌گیرد، گویی دیوارهای خانه سلیمان در برابر رازهای درون آن فرو خواهد ریخت. در کشور مردان به ما می‌فهماند که عشق به رغم خیانت، اندوه، بی‌اعتمادی، خشم و ترور سیاسی، همچنان عشق می‌ماند. در حقیقت این عشق بین والدین و فرزند، بین تبعیدی و وطن به مرور زمان بی‌امان و مبتکرانه رشته‌های گسسته را پیوند می‌زند.

نیکو نشر
9789647523554
۱۳۹۱
۲۷۲ صفحه
۸۰۰ مشاهده
۰ نقل قول
هشام مطر ۳ رمان Hisham Matar was born in New York City. He spent his childhood in America with his Libyan parents while his father was working for the Libyan delegation to the United Nations. When he was three years old, his family went back to Tripoli, Libya, where he spent his early childhood. Due to political persecutions by the Gaddafi regime, in 1979 his father was accused of being a reactionary to the Libyan revolutionary regime and was forced to flee the country ...
دیگر رمان‌های هشام مطر
بازگشت (پدران پسران و سرزمین مابینشان)
بازگشت (پدران پسران و سرزمین مابینشان) کتاب بازگشت، از سویی یک داستان معمایی مهیج است درباره نویسنده‌ای که می‌خواهد از سرنوشت پدرش که سال‌هاست اسیر چنگال حکومت ظالمانه و دیکتاتوری معمر قذافی‌ست، سر در بیاورد. از سوی دیگر، تلاش پسری است برای روبرو شدن با روح پدری که با غیابش، در نیم بیشتر عمر او حضور داشته است...
روایت بازگشت (پدران پسران و سرزمینی که آن‌ها را از هم جدا می‌کرد)
روایت بازگشت (پدران پسران و سرزمینی که آن‌ها را از هم جدا می‌کرد) در سرزمینی که پدران را از پسران جدا می‌کند، مسافران بسیاری راه گم کرده‌اند. گم شدن در اینجا خیلی آسان است. تلماخوس، ادگار، هملت و بی‌شمار پسران دیگر، که سرنوشت اندوه‌بارشان در ساعت‌های خاموش از پیش چشم ما می‌گذرد، در فاصله نامعلوم میان گذشته و حال چنان تا دوردست‌ها بادبان کشیده‌اند که گویی دستخوش امواج شده‌اند. آن‌ها نیز، همچون همه ...
مشاهده تمام رمان های هشام مطر
مجموعه‌ها