۱۴ رمان
ژوزف کنراد با نام «تئودور کنراد نالچ کورزینوسکی» در سال ۱۸۵۷ در پادولیای اوکراین متولد شد، دشتی حاصلخیز بین لهستان و روسیه که زمانی بخشی از خاک لهستان بود و بعد جزو روسیه شد.
این منطقه از ملیتهای مختلفی تشکیل شده بود که چهار مذهب و جهار زبان و چندین طبقهٔ اجتماعی داشتند. آن بخشی که ساکنینش به زبان لهستانی حرف میزدند، و خانوادهٔ کنراد هم از آنها بود، آبا و اجدادی از طبقهٔ سلاچتا بودند که طبقهای پایینتر از اریستوکراتها ...
فریای 7 جزیره
کشتی بازرگانی بونیتو نرم نرمان بر پهنه دلگیر کرانههای پوشیده از درخت و بر مصب نقرهای رودخانهای بزرگ پدیدار شد. نسیمی که میباست به حرکت بیندازدش حتا نمیتوانست شعله مشعلی را پرپر کند. کشتی از پشت پردهای از انبوه برگهای ساکن نمایان شد، ساکت و سحرآمیز، چون شبحی سفید و نهانی آهسته پیش میرفت. جاسپر آرنج تکیه داده به دکل ...
طوفان دریا
توصیفی که کنراد از طوفان دریا ارائه میدهد،به واسطه نثر استواری که دارد ،بسیار جاندار است.نظر هنری جیمز که گفته بود کنراد بهترین تصویر دریا را در عرصه رمان به ما ارائه داده ،تعریفی دقیق است.چون کنراد این کار را بسیار قدرتمندتر از نویسندهای چون هرمان ملویل انجام داده است.توصیف او حتی در لحظات اوج طوفان خرد کننده،برعکس رمانهای بازاری ...
جوانی
5 مرد به دور میز ماهونی نشستهاند، هنگام گرم شدن زبانهایشان به جنبش در میآید و هر یک داستانی از دوران جوانی خویش را روایت میکنند؛ سفری عجیب با کشتی نفرین شده جودی. ملهم از تجربه سفر دریایی خود کنراد، جوانی حکایت گیرایی درباره پیشگوییهای بد، گذر زمان و شکلگیری شخصیت انسانی است.
قلب تاریکی
آیا چنان که انگاشته میشود، میان خوی متمدن و تربیتنایافته بشر خطی قاطع میتوان یافت؟ رابطه سعادت یا تیرهروزی آدمی با آنچه تمدن نامیده میشود کدام است؛ فاصله بس بعید میان اعماق افریقای دورمانده از تمدن با لندن متمدن، به مثابه دو قطب در نهاد بشری، آیا بیش از آنچه میپنداریم مهآلود نیست؟
مارلو، روایتگر سفر به اعماق افریقا و ...
لرد جیم
سفر به خیر مسافر دریاها و اعماق جان آدمیان! خواندن لرد جیم دشوار است، اما اگر هیچ سطری را بیدقت لازم رها نکنیم، و گاه حتی بندی یا فصلی را دوباره بخوانیم، به چنان تجربهای میرسیم که در خواندن رمانهای عصر ما کمتر اتفاق میافتد. اگر عادت کردهایم که بر صفحات رمانها راه برویم، بهتر است لرد جیم را نگشوده ...