مجموعه داستان خارجی

6 و 32 دقیقه میدان تجریش

داخل خیابان ولیعصر بودم و نمی‌دانم چه شد که ماشینم درست پشت موتور پسر جوان قرار گرفت. خیابان ولیعصر، از وقتی یادم می‌آید، با آن چنارهای بلند و رستوران‌های اطراف خیابان و جوی دو طرف خیابان که همیشه پر از آب هستند، هیچ فرقی با بیست و پنج سال پیش نکرده است. همان زمانی که خاطرات بدی از این خیابان و جدول‌های کنارش دارم. همان روزی که علی سرش را روی پای من گذاشت و جان داد و مرد.

9789643376376
۱۳۹۰
۱۱۲ صفحه
۳۵۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حامد محمدی
عاشقی روی خط عابر پیاده
عاشقی روی خط عابر پیاده هنوز هفت سالم نشده بود. بچه بازیگوشی بودم و هیچ کسی چشم دیدنم را نداشت. حتی پدر و مادرم هم از دستم فراری بودند. نه این‌که مایه خجالت باشم، نه، اما شیطنت‌هایم همیشه برای آن‌ها دردسر درست می‌کرد.
مشاهده تمام رمان های حامد محمدی
مجموعه‌ها