ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد. اتفاقا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند. همینطور که پیش میآمد با لهجه خاصش گفت:
‹‹بهبه نرهخر. مثل قوالها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟››
تا مرگ ما را از هم جدا کند
مجموعه حاضر که از داستانهای کوتاه پلیسی - جنایی تشکیل شده است، میکوشد آثار روز دنیا در این ژانر را که از ژانرهای همواره محبوب داستان دوستان بوده، به مخاطبان ارائه دهد.
جذابیت و هیجان نهفته در این گونه ادبی و رویارویی خلافکاران زیرک و کارآگاهان کارکشته، خواننده را تا پایان با خود همراه میکند و کوشش برای یافتن پاسخ پرسش ...
معجزه اشتیاق 1
این دفتر به قصد آن سامان گرفته است که گوشههایی از ادبیات داستانی قرن بیستم کشورهای آلمانی زبان را به خواننده ایرانی عرضه کند. نگارنده این سطور خوب میداند که معرفی سیر و سلوک داستاننویسی در کشورهای آلمانی زبان نه در حد بضاعت اوست، و نه در دفتری با این اندازه شدنی. از این رو اگر این مجموعه بتواند بر ...
20 تغییر بزرگ تکنولوژی تا سال 2050
فن آوری به سرعت پیش میرود! فنآوری در سال 2050 ما را به کجا خواهد برد؟ تاثیر آن بر شیوه زندگی ما چگونه خواهد بود؟ تا کجا به فنآوری اجازه خواهیم داد که دامنه نفوذش را بگستراند؟ در کتاب تغییر بزرگ تکنولوژی تا سال 2050 دانشمندان شناخته شده رهبران صنایع دانشگاهیان برجسته و نویسندگان تحسین شده داستانهای علمی تخیلی به ...
عشق بدون قید و شرط
این کتاب مجموعهای از بیست و هشت داستان کوتاه است که از نویسندگان ناشناس انتخاب و گردآوری شده است. داستانهای این مجموعه با موضوع محوری عشق و ایمان جمعآوری شده و در نهایت سادگی حوادث میکوشند تا نگاهی تازه به معنویت و نشانههای والای آن داشته باشند.
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...