مجموعه داستان خارجی

داستان دوستان

در روزگاران گذشته به دلیل فراغت بیش از حد مردم و کندی روند زندگی، خواندن حکایت و قصه‌های طولانی برای خواننده یا حتی شنونده در صورت نقل و روایت آن، اشتیاق‌برانگیز بود. اما در کنار همین آثار حجیم، بوده‌اند نویسندگان و شاعرانی که ضرورت کوتاه‌نویسی و ایجاز را کشف کرده و بر این سبک پای فشرده‌اند. حکایات سعدی در گلستان، جوامع‌الحکایات عوفی و قصه‌های موجود در کشف‌المحجوب و قابوس‌نامه و تذکره‌الاولیا و داستان‌های کوتاه کلاسیک دیگر در این مقوله قابل بررسی‌اند. این حکایات در حالی که واجد ساخت داستانی هستند به گونه‌ای چشمگیر با به کارگیری صنعت ایجاز در کلام و روایت، به نوعی داستان‌های مینی‌مال دوره خود بوده‌اند.

ققنوس
9789643118945
۱۳۸۹
۹۶ صفحه
۱۵۳۰ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
3 نامه و 1 قصه و چند داستان دیگر
3 نامه و 1 قصه و چند داستان دیگر وجنات شگفت‌زده‌اش دیدن دارد، وقتی که کناردستی من در نهایت به نقطه محاسبه شده می‌رسد و چیزی را لمس نمی‌کند جز هیچ. هیچ هیچ! کفش شماره چهل و پنجش تنها و بی‌کس شده. دیگر طاقت نمی‌آورد. ابتدا به زمین نگاه می‌اندازد، بعد به پای من. من همچنان غرق در افکار خود با عروسک‌هایم بازی می‌کنم و طرف کم‌کم متوجه می‌شود ...
داستان‌های بامزه 1
داستان‌های بامزه 1 مجموعه‌ای متنوع و پربار از داستان‌های فوق‌العاده دلنشین و سرگرم‌کننده از بهترین نویسندگان کودک. ایده‌آل برای قصه‌خوانی یا قصه‌گویی و بازخوانی‌های مکرر.
زن و شوهر واقعی (گزیده داستان‌های کوتاه آفریقا)
زن و شوهر واقعی (گزیده داستان‌های کوتاه آفریقا) پدرش که از همان موقع با او حرف نمی‌زد. مادرش مخفیانه به دیدن او می‌آمد و بچه ها را برای غسل تعمید به کلیسا می‌برد. کلیسا برای بچه‌هایی که پدر و مادرشان در حضور کشیش غقد نشده بودند. هزینه‌ی غسل تعمید را چهار برابر می گرفت. غیر از این جریمه مشکلی نداشتند. البته کشیش گاهی موقع موعظه، زنا، چند همسری ...
سرگذشت دختران
سرگذشت دختران خیلی وقت پیش ـ البته نه اون‌قدرا، همین چند سال پیش، قبل از این‌که چرخ‌‌دنده‌ها و اهرما و قرقره‌ها آینده رو از دل زمین بکشن بیرون و بیارن جلو چشم من ـ زیاد مهمونی می‌رفتم. تو یکی از این مهمونیا زن و شوهری بودن به اسم کریستا و ری. اونا با آدمایی که من کم و بیش باهاشون آشنا بودم، یا ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها