رمان خارجی

پیرمرد و دریا

(The old man and the sea)

پیرمردی بود که تنها در قایقی در گلف استریم ماهی می‌گرفت و حالا هشتاد و چهار روز می‌شد که هیچ ماهی نگرفته بود. در چهل روز اول پسربچه‌ای با او بود. اما چون چهل روز گذشت و ماهی نگرفتند...

خوارزمی
9789641165514
۱۳۸۹
۲۴ صفحه
۳۱۹۳ مشاهده
۷ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ارنست همینگوی
صفحه نویسنده ارنست همینگوی
۳۷ رمان ارنِست میلر هِمینگوی از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» شناخته می‌شود. ارنست همینگوی همه عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمی‌شدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش‌گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیات‌وحش آفریقا تا ماهی‌گیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. این روحیه ...
دیگر رمان‌های ارنست همینگوی
وداع با اسلحه
وداع با اسلحه دنیا همه را می‌شکند و پس از آن خیلی‌ها در جاهایی که شکسته‌اند قوی می‌شوند. اما دنیا کسانی را که نشکنند، می‌کشد. بهترین‌ها و نجیب‌ترین‌ها و شجاع‌ترین‌ها را با بی‌تفاوتی می‌کشد. اگر تو جزو آن‌ها نباشی مطمئن باش که تو را هم می‌کشد، فقط چندان عجله‌ای ندارد. ارنست همینگوی برنده جایزه نوبل ادبیات (1954) در بخشی از زندگی پرماجرای خود به ...
سرزمین غریب
سرزمین غریب میامی گرم و مرطوب بود و بادی که از خاک اورگلیدز می‌وزید دم صبحی هم پشه‌ها را با خود می‌آورد. راجر گفت: «به محض اینکه بشه از اینجا می‌ریم. فقط باید یه‌ کم پول جور کنم. چیزی از ماشین سر در می‌آری؟» ـ «نه خیلی»...
پیره پیاو و زه‌ریا (پیرمرد و دریا به زبان کردی)
پیره پیاو و زه‌ریا (پیرمرد و دریا به زبان کردی)
شب پیش از پیاده شدن (داستان)
شب پیش از پیاده شدن (داستان) گابی تنها دختر توی کشتی بود. موهای بوری داشت که ول‌شان می‌کرد روی شانه. خنده‌ی قشنگی داشت. خوش‌هیکل بود و بوی بد عجیبی می‌داد. یکی از خاله‌هاش از وقتی کشتی حرکت کرده بود از کابین بیرون نیامده بود. مسئول برگرداندن او بود پیش خانواده‌اش تو پاریس. پدرش زدوبندی با «فرنچ لاین» داشت و دختره سر میز ناخدا غذا می‌خورد.
مشاهده تمام رمان های ارنست همینگوی
مجموعه‌ها