شیدا
چشمان زیبای شیدا به اشک نشست و با حالتی پر از شور و احساس زیر لب نجوا کرد:
من از مردایی که احساسات زنها رو به بازی میگیرن لجم میگیره!
ناپلئون به اعتقاد من مرد بزرگ و مقتدری بود و هوش و ذکاوت و نبوغ سرشاری داشت اما در رابطه با مسایل زنان آدم فرصتطلبی بود که برای رسیدن به جاهطلبیهای خودش ...
شب تقدیر
در این داستان پسری جوان از خانوادهای متمول و سرشناس با اتوموبیل با دختر جوانی تصادف میکند و دختر بیهوش را به منزل خویش میبرد. خانواده پسر تصمیم میگیرند که دختر جوان را ـ که حافظهاش را نیز از دست داده ـ به فرزندی بپذیرند؛ این در حالی است که پسر خانواده نمیتواند بپذیرد که دختر خواهرش است و......
تنهاترین ستاره شب
در طلوع صبح یکی از روزهای سرد و یخزده پاییزی، در میان غرش رعد و برق و ریزش تند باران، زنی جوان با چهرهای پژمرده و بیمارگونه، از در آهنی بزرگی خارج گردید و قدم به خیابان نهاد. ساک کوچکی در دستهای متورم و سرمازدهاش خودنمایی میکرد. در حالی که آب قطره قطره از لا به لای موهای بلندش میچکید ...
غروب آرزو عصیان
در این کتاب ما به جنبهای متفاوت از مشکلات و معضلات جامعه مینگریم. حادثه یا حوادثی که بر قهرمان داستان میگذرد حقایق مسلم و انکار ناپذیری است که بخشی از اجتماع ما را، به خصوص در روابط زناشویی در بر گرفته است. با بررسی اجمالی بر طبقات مختلف جامعه میتوان دریافت که اختلافات ناشی از تضاد اخلاقی و نداشتن فرهنگ ...