۴۶ رمان
صادق هدایت (متولد: ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران، مرگ: (خودکشی با گاز) ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ برابر با ۹ آوریل ۱۹۵۱ در آپارتمان اجارهای مکرر، خیابان شامپیونه، پاریس) نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است.
هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان، رمانِ «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند. هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، ...
چنگال
«پس کی فرار کنیم؟ مگر نگفتی که عباس میگوید با یازده تومان و شش قران هم میشود یک گاو خرید؟ حالا ما یک لاغرش را میخریم. من هم رختشوری میکنم، پول خودم را در میآورم. ببین هر چه زودتر فرار کنیم بهتره، من میترسم!»
صورتکها و طلب آمرزش
منوچهر دست راست را زیر چانهاش زده روی نیمکت والمیده بود، سینای او افسرده، چشمهایش خسته و نگاه او پیدرپی به لنگر ساعت و لباسی که در روی صندلی افتاده بود، قرار میگرفت و از خودش میپرسید: آیا خجسته امشب به بال خواهد رفت؟ من که هرگز نمیتوانم.
3 قطره خون
در تمام این مدت هر چه التماس میکردم کاغذ و قلم میخواستم به من نمیدادند. همیشه پیش خود گمان میکردم هر ساعتی که قلم و کاغذ به دستم بیفتد چقدر چیزها که خواهم نوشت... ولی دیروز بدون این که چیزی خواسته باشم کاغذ و قلم را برایم آوردند. چیزی که آنقدر آرزو میکردم، چیزی که آنقدر انتظارش را داشتم...! اما ...
بوف کور
ـ اگه حمال میخواستی من خودم حاضرم هان؛ یه کالسگهی نعشکش هم دارم! من هر روز مردهها رو میبرم شاعبدالعظیم خاک میسپارم ها، من تابوت هم میسازم؛ به اندازهی هر کسی تابوت دارم، به طوری که مو نمیزنه! من خودم حاضرم، همین الان!...