رمان ایرانی

شهربانو

سکوت مثل یک‌چیز ناخوانده و حتا زشت، کل خانواده را بی‌حوصله کرده بود. شهربانو باید ادامه می‌داد. نباید مثل دخترهای رمانتیک حرف می‌زد، مثل آن‌هایی که زندگی را از روی رمان‌ها و دفتر کلمات قصار دخترهای دبیرستانی یاد می‌گیرند و تفسیر می‌کنند. اما خودش هم خوب می‌دانست تنها مهمات او در این جنگ نابرابر، همان تسلیحات دفترهای صورتی گل‌دار دخترهای دبیرستانی است، کلمه‌ها.

چشمه
9789643628444
۱۳۹۰
۹۶ صفحه
۵۷۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمدحسن شهسواری
میم عزیز
میم عزیز محمدحسن شهسواری از مهم‌ترین داستان‌نویسان پانزده سال اخیر ادبیات ایران است. او که پیش از این با رمان‌هایی مانند پاگرد و شب ممکن توجه انبوهی از مخاطبان ادبیات داستانی را به خود جلب کرده بود، بار دیگر با رمان میم عزیز مخاطبش را غافلگیر می‌کند. میم عزیز هفتمین کتاب داستانی منتشر شده محمدحسن شهسواری است. شخصیت اول این رمان یک ...
مرداد دیوانه
مرداد دیوانه هیچ نویسنده‌ای به اندازه ژانرنویس با شهرزاد احساس هم‌ذات پنداری نمی‌کند. ژانرنویس مخاطب را بر سریر پادشاهی می‌نشاند و هدفی جز تسخیر عمیق و تمام قلب و ذهن او ندارد؛ همچون شهرزاد، که اگر هر شب نمی‌توانست پادشاه را پای نقل خود نگه دارد، هستی خود را از دست می‌داد. هدف مجموعه رمان ژانر نشر هیلا احترام به احساس، شعور ...
تقدیم به چند داستان کوتاه
تقدیم به چند داستان کوتاه سردسته هجوم‌برندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمه‌های بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشت‌اندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی ...
تقدیم به چند داستان کوتاه
تقدیم به چند داستان کوتاه سردسته هجوم‌برندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمه‌های بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشت‌اندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی ...
مشاهده تمام رمان های محمدحسن شهسواری
مجموعه‌ها