رمان ایرانی

رونوشت بدون اصل

به سربازان خوب، در بحبوحه همه درگیری‌ها و جنگ‌ها وقتی هم برای بازی می‌دهند؛ وقتی برای استراحت. و این مجموعه، همان بازی‌ست ـ به هنگام استراحتی که به این سرباز داده‌اند. اما نگاه کن که حتی بازی یک سرباز نیز شباهتی فراوان به زندگی دارد.

روزبهان
9789645529107
۱۳۸۸
۱۱۲ صفحه
۱۱۶۲ مشاهده
۱ نقل قول
نادر ابراهیمی
صفحه نویسنده نادر ابراهیمی
۵۷ رمان نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی، فرزندِ آجودان حضورقاجار و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز فامیل او (ابراهیمی‌های کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادرِ نادر ابراهیمی هم از ...
دیگر رمان‌های نادر ابراهیمی
آتش بدون دود 1 (7 جلدی)
آتش بدون دود 1 (7 جلدی)
آتش بدون دود 6 (7 جلدی)
آتش بدون دود 6 (7 جلدی)
افسانه باران
افسانه باران او نمی‌دانست. هیچ‌کس نمی‌دانست. دیگر آسمان همان آسمان قدیم بود و در تمام شهر رد پای ستاره غمگینی هم نمانده بود. و هیچ‌کس نمی‌دانست که این گویهای رنگین چیست...
بر جاده‌های آبی سرخ 4 (3 جلدی)
بر جاده‌های آبی سرخ 4 (3 جلدی)
آتش بدون دود 5 (7 جلدی)
آتش بدون دود 5 (7 جلدی)
مشاهده تمام رمان های نادر ابراهیمی
مجموعه‌ها