مجموعه داستان خارجی

این 11 تا

ویلیام فاکنر در زمستان 1334-گل سرخ در دست به ملاقات ما فارسی زبان‌ها آمد او ظاهرا گل سرخش را برای امیلی آورد اما ما هم از بویش سرمست شدیم در این روزگاران پر داستان بی‌داستان داستان‌های فاکنر هم چنان با طراوت و پرخون‌اند و می‌چسبند. یکی گفت: گوش کن دور ترین مرغ جهان می‌خواند.

احمد اخوت
ماهی
9789649971933
۱۳۹۰
۲۷۲ صفحه
۱۲۶۷ مشاهده
۰ نقل قول
ویلیام فالکنر
صفحه نویسنده ویلیام فالکنر
۱۵ رمان فاکنر در سال ۱۸۹۷ میلادی در نیو آلبانی، میسیسیپی به دنیا آمد. در ۱۹۰۲ خانواده‌اش به آکسفورد، مرکز دانشگاهی میسی‌سیپی، نقل مکان کرد. به دلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد ولی به عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نام نویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ به عنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد. فاکنر وارد دانشگاه می سی‌سی پی شد و در سال ۱۹۲۴ از دانشگاه انصراف داد و در ۱۹۲۵ ...
دیگر رمان‌های ویلیام فالکنر
1 گل سرخ برای امیلی
1 گل سرخ برای امیلی هر 6 داستان این کتاب مانند باقی داستان‌های فاکنر در سرزمین یوکناپاتوفا روی می‌دهد. این سرزمین جایی است خیالی در شمال رودخانه می‌سی‌سیپی، که فاکنر نه تنها حدود آن را دقیقا معین کرده بلکه نقشه‌ای هم از آن کشیده است که همه شهرها و روستاها و رودها و کوه‌های آن را نشان می‌دهد، و زیر آن هم نوشته است: «منحصرا ...
خشم و هیاهو
خشم و هیاهو فاکنر فقط داستان‌سرایی نمی‌کرد، بلکه زندگی را به تصویر می‌کشید و فلسفه‌ای را مطرح می‌کرد. او همچون بافت‌شناس زندگی به کشورش می‌نگریست، آن را جسمی زنده می‌انگاشت و برای آزمایش و تشخیص بیماری، از آن تکه‌بردای می‌کرد. او بدون تعصب، اما با همدردی به حیوانات و گیاهان، به مردان و زنان و کودکان، به سفیدپوستان و سیاه‌پوستان می‌نگریست. با موشکافی ...
ناخوانده در غبار
ناخوانده در غبار .
گور به گور
گور به گور . . . این رمان را فاکنر 1930 ـ یک سال پس از "خشم و هیاهو" ـ نوشته است. خود او مدعی بود که نوشتن آن را در ظرف شش هفته ـ آن هم با کار شبانه، پای کوره آتش یک نیروگاه محلی ـ به پایان رسانده و پس از آن هم دستی در آن نبرده است؛ ولی ...
سرخ‌پوست می‌رود و داستان‌های دیگر
سرخ‌پوست می‌رود و داستان‌های دیگر درست پیش از غروب، او پشت کنده چوبی قرار گرفت و حرکت آهسته و رو به جلوی ردیفی از مورچه‌ها را دنبال کرد. تعدادی از آن‌ها را برداشت و با اکراه خورد. شبیه مهمانی که برای شام دعوت دارد و پیش از رسیدن غذا از توی ظرف، آجیل شور برمی‌دارد تا خودش را سرگرم کندا مزه شور آن‌ها در دهانش حالت ...
مشاهده تمام رمان های ویلیام فالکنر
مجموعه‌ها