رمان ایرانی

قلب‌های بی‌قرار

بیش‌تر از قبل به الکل پناه می‌برد و خودش را به شلاق ملامت می‌سپرد. گاه فریاد می‌زد و در حضور زن گریه می‌کرد و به اشتباهات خود اعتراف می‌کرد. به ازدواج غلط و بدون انگیزه‌اش، به بی‌خیالی‌های گذشته‌اش... در طول مدتی که این ماجراها را از سر می‌گذراندند، طی دو سال، مرد دو بار به خارج از کشور سفر کرد. به پیشنهاد و اصرار زن! دو سفر... دو بار تلاش برای گسستن و رها شدن... برای نجات از این ورطه.

9786005026498
۱۳۸۷
۳۳۶ صفحه
۳۰۷ مشاهده
۰ نقل قول