استیفن کرین

استیفن کرین

Stephen Crane
Newark, New Jersey

استیفن کرین در سال ۱۸۷۱ در نیوآرک, ایالت نیوجرسی به دنیا آمد . تحصیلات کرین کمتر از نقل مکان او به شهر نیویورک در زندگیش تاثیر داشت . در این شهر بود که به محله های پست و کثیف رفت‌وآمد کرد و محله باوه ری و فقر و نکبت آن دستمایه نخستین رمان او ، مگی ، دختر ولگرد ، قرار گرفت . مگی: دختر ولگرد ، که در سال ۱۸۹۳ به هزینه کرین به چاپ رسید برخی از ویژگی های برجسته رمان ناتورالیستی را نشان می دهد . کرین پلیدهای زندگی تهیدستانه را می نمایاند و بر قدرت تعیین کننده ارث و محیط تاکید می گذارد. با این هممه ، او شگردی با ناتورالیست ها در پیش می گیرد؛ شگردی که در آن نمونه ها دست چین می شوند و به گونه ای غیرمستقیم ارائه می گردند. کرین در ۱۸۹۳ مجموعه شعر آزاد خود را ، با عنوان سواران سیاه انتشار داد . این کتاب تنش هایی به دنبال آورد و بدگوییهای را برانگیخت . اما کرین در اواخر همین سال بود که با انتشار نسخه کامل نشان سرخ دلیری به شهرت رسید. اهمیت این رمان در دقت تولسوی گونه آن در ارائه جزئیات تجربه جنگ است . اما در عین حال تصویری دقیق از هیجانات روانشناسانه به دست می دهد. انتشار این رمان شهرتی جهانی برای کرین کسب کرد. در ۱۸۹۶ کرین مادر جورج را منتشر کرد که رمانی همانند مگی اما کم اهمیت تر از آن است . به دنبال این رمان ، در همان سال مجموعه داستان هنگ کوچک و بنفشه سوم را انتشار داد. با این همه ، موفقیت برای کرین با تنزل قدرت خلاقه او همراه بود. کرین رفته رفته به صورت چهره ملی در آمد و بنابراین برای برآوردن خواست های عام دست به کار شد. حاصل کار ، انتشار شماری داستان کم ارزش پیرامون جنگ بود. برخی از زیباترین داستان های کرین در همین دوران نوشته شد . در این داستانهاست که استعداد او شکوفا گردید. منتقدان بر سر این موضوع که کرین را باید رئالیست نامید یا ناتورالیست یا امپرسیونیست بگومگوی بسیار کرده‌اند . با این همه ، هر یک از این مکتب ها با جنبه هایی از آثار کرین متناسبند. مشابهت های آشکاری میان مگی و مادر جورج و رمان های زولا به چشم می خورد. اما کرین خود شیوه کارش را امپراسیونیست می خواند. و داستان های او که به صورت رشته ای احساسات و ادراکات زودگذر جلوه می کنند تآییدی بر این مدعاست . جای دادن کرین در مکتب با نهضتی ، نادیده انگاشتن سرشت اساسی دستآوردهای اوست . جهان کرین جهان اتفاقی است ، جهان رویدادهای تصادفی و رخدادهای پیش بینی ناشده است . تجربه در آثار او تصادفی و عرای از طرح است . کرین شگردی روایی را در آثارش به کار می گیرد که با این بینش او انطباق دارد. او طرح ، زنجیره علت و معلول آن و توالی منظم رویدادها را به کناری می افکند و ساختمان اثر را از رویدادهای فرعی بنا می کند . از موضوع های مخاطره آمیز به سرعت می گذرد و رویدادهای فرعی را برجسته ارائه می دهد. موضوع های نامنتظر و غریب به صورت امور واقع در می آید و چیزهای پیش پا افتاده شگفتی آور می شوند. حاصل اجتناب ناپذیر چنین شگردی آن است که چهره ای از آدم استان پرداخته می شود که در برابر دگرگونی های جهان هوسباز پناهی ندارد و بیش از آنکه بازیگر باشد قربانی است . نتیجه این شیوه ارائه طنز است ، طنزی که آماجش حالات آدم هاست که تلاش می کنند تا در میان آشفتگی های زنگی خویش ف غرور یا وقار یا اعتماد به نفس خود را برهانند. تمایلات ضد قهرمانی بسیاری از آثاری کرین بخشی از جریانی در داستان امریکایی قرن نوزدهم است که واکنشی بر ضد رمانتیسیسم و ایدئالیسم به شمار می آید. با این همه ، رمانتیسیسمی که کرین بر آن می شورد در سرشت او نهفته است و آثار او به کلی از رمانتیسیسم نیست . این موضوع ، بعدها هنگامی که اصول عقاید خود را اعلام داشت ، روشن تر شد. تاثیر کرین در آثار هنرمندانی چون جوزف کنراد، ویلا کاتر ، تئودور درایزر، کارل سندبرگ و شروود اندرسن مشهود است . اما نویسنده ای که بیش از هر کس مدیون اوست کسی جز ارنست همینگوی نیست . سبک عریان ، موجز و پرمایه همین گوی ، توانایی او در القای روشن عقاید تاثیرهای ساده ، همه مرهون کرین اند. دوران کوتاه عمر ۲۹ ساله او سراسر پر از رنج و آلام و بیماری بود. کوشش مداوم او در راه خبرنگاری و روزنامه نویسی به جایی نرسید و با شکست های فراوان روبه رو شد. اندیشه های بلند و سلیقه خاص او در داستان نویسی موردپسند روزنامه نگاران و ناشرین قرار نگرفت و از طرفی ضعف جسمانی و بیماری مداوم او نیز مزید بر علت شد. سرانجام بیماری او را در غربت و دور از وطن از نعمت حیات محروم ساخت. کرین شهرت خود را در ادبیات آمریکا تقریباً مدیون کتاب «نشان سرخ دلیری» است. مطالب این کتاب که بر صحنه های هیجان انگیز و تکان دهنده جنگ های داخلی آمریکا دور می زند او را در میان داستانسرایان جوان آمریکا انگشت نما کرد. او با نگارش این کتاب و داستان های جالب و کوتاه دیگری که در صدر فهرست آنها عنوان «زورق بی حفاظ» قرار دارد مقام شامخی در بین نویسندگان دنیای نو احراز نمود. کرین به سال ۱۹۰۰ در سن ۲۹ سالگی چشم از جهان فروبست.